عضو شوید



:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



سلام دوستان خوشحالم که به وبلاگم سر میزنید اسمم سعید هست متولد 72 هستم و خوزستانی و عاشق ورزش پارکور که 2 سالی میشه کار میکنم آیدی من lov3.alone@yahoo.com****** اسمش از موبایلت پاک می شه.. مسیجاش دیلیت می شه.. به دوستات میگی حق ندارین جلوم اسمش رو بیارین. به خودت تلقین می کنی خیلی هپی مپی هستی.. اما.. با جای خالیش تو قلبت چیکار می کنی.؟؟؟ با این همه تشابه اسمی چیکار می کنی..؟؟؟ با آهنگآیی که باهاش گوش میکردی چیکار می کنی..؟؟؟ وقتی غذایی که دوس داره رو می خوری و یادت میادش چیکار می کنی ؟؟؟ وقتی ازت سراغشو می گیرن چیکار می کنی...؟؟؟ وقتی تیکه کلامشو می شنوی چیکار می کنی ؟؟؟

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان قلب تنها و آدرس ghalbe.tanha.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 61
بازدید دیروز : 4
بازدید هفته : 61
بازدید ماه : 1340
بازدید کل : 46764
تعداد مطالب : 314
تعداد نظرات : 116
تعداد آنلاین : 1


آمار مطالب

:: کل مطالب : 314
:: کل نظرات : 116

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 2

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 61
:: باردید دیروز : 4
:: بازدید هفته : 61
:: بازدید ماه : 1340
:: بازدید سال : 7078
:: بازدید کلی : 46764

RSS

Powered By
loxblog.Com

به سلامتی
شنبه 25 خرداد 1392 ساعت 16:13 | بازدید : 819 | نوشته ‌شده به دست سعید | ( نظرات )

 

.
به سلامتی کلاغ که آزادی رو به زیبایی ترجیح داد !
.
.
سلامتیه اونایی که از شدت دلتنگی به کما رفتن …
حرف میزنن ، راه میرن ، نفس میکشن ولی هیچ حسی ندارن !
.
.
به سلامتی کولر که خودشو گرم میکنه که مارو خنک کنه …
.
.
سلامتی نسلی که می دانست پلنگ صورتی صورتی ست اما خاکستری تماشایش می کرد !
.
.
به سلامتی کسی که دوسش داری و پیشت نیست اما یه یادگار ازش داری که وقتی نیگاش میکنی ، بوش میکنی و حس میکنی کنارته …
سلامتی اونی که با خاطراتشم خوشی !
.
.
همه ی آدم ها برای خودشون یک چیزِ یواشکی دارند ؛ یک اتفاقِ یواشکی یا یک حسِ یواشکی ، یک آدمِ یواشکی و شاید هم یک عشقِ یواشکی …
سلامتی هر چی یواشکی …
.
.
سلامتی دلامون که دلتنگ کسایی میشن که اصلا نمیدونن دل چیه …
.
.
به سلامتی خودمون که مخاطب خاصِ هیچکس نیستیم . . .



:: موضوعات مرتبط: به سلامتی 1 , ,
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
:: ادامه مطلب ...
سوال عشق
شنبه 25 خرداد 1392 ساعت 16:9 | بازدید : 439 | نوشته ‌شده به دست سعید | ( نظرات )

 از یک عاشق شکست خورده پرسیدم:

 

بزرگ ترین اشتباه؟ گفت عاشق شدن

گفتم بزرگ ترین شکست؟ گفت شکست عشق

گفتم بزرگترین درد؟ گفت از چشم معشوق افتادن

گفتم بزرگترین غصه؟ گفت یک روز چشم های معشوق رو ندیدن

گفتم بزرگترین ماتم؟ گفت در عزای معشوق نشستن

گفتم قشنگ ترین عشق؟ گفت شیرین و فرهاد

گفتم زیبا ترین لحظه؟  گفت در کنار معشوق بودن

گفتم بزرگترین رویا؟ گفت به معشوق رسیدن

پرسیدم بزرگترین ارزوت؟ اشک تو چشماش حلقه زدو با نگاهی سرد گفت:

 

                                ***(( مرگ))***



:: برچسب‌ها: سوال عشق ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
سراب آرزو
شنبه 25 خرداد 1392 ساعت 16:8 | بازدید : 475 | نوشته ‌شده به دست سعید | ( نظرات )

ذهن را درگیر باعشقی خیالی کرد و رفت

جمله های واضح دل را سوالی کرد و رفت

چون رمیدن های آهو ناز کردن های او

دشت چشمان مرا حالی به حالی کرد و رفت

کهنه ای بودم برای دست های این و آن

هرکسی مارا به نوعی دستمالی کرد و رفت

ابرهم در بارشش قصد فداکاری نداشت

عقده در دل داشت روی خاک خالی کردو رفت



:: برچسب‌ها: سراب آرزو ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تنهایی
شنبه 25 خرداد 1392 ساعت 16:7 | بازدید : 417 | نوشته ‌شده به دست سعید | ( نظرات )

 

 

چقدر بد است ... بتونی بنویسی ...بتونی بخونی ... اما نتونی چیزی بگی

دیگه من باورم نمیشه این من هستم ... دیگه دلم نمی خواهد کسی من را باورم کند...

دیگه ارزش کلمات من مفت شدن ...

لعنت به من به این احساسات به این روزها به خودم به زندگیم به ... لعنت به این اشک


همه میگن مرگ حق است ... نمی دانم این روزها خیلی دوست دارم به حقم برسم


سیگار دوباره داره میشه تنها کسم ... خدا هنوز کنارم هست

اما برام بخوان امشب یه لالای شاید فردا  دیگه نباشم تو این زندگی



:: برچسب‌ها: تنهایی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
امید
شنبه 25 خرداد 1392 ساعت 16:6 | بازدید : 476 | نوشته ‌شده به دست سعید | ( نظرات )

چهار شمع به آهستگی می‌سوختند، در آن محیط آرام صدای صحبت آنها به گوش می‌رسید.شمع اول گفت: من صلح و آرامش هستم، هیچ کسی نمی‌تواند شعله مرا روشن نگه دارد من باور دارم که به زودی می‌میرم....... سپس شعله صلح و آرامش ضعیف شد تا به کلی خاموش شد شمع دوم گفت: من ایمان و اعتقاد هستم، ولی برای بیشتر آدمها دیگر چیز ضروری در زندگی نیستم پس دلیلی وجود ندارد که دیگر روشن بمانم......... سپس با وزش نسیم ملایمی ایمان نیز خاموش گشت.

شمع سوم با ناراحتی گفت: من عشق هستم ولی توانایی آن را ندارم که دیگر روشن بمانم، انسانها من را در حاشیه زندگی خود قرار داده‌اند و اهمیت مرا درک نمی‌کنند، آنها حتی فراموش کرده‌اند که به نزدیکترین کسان خود عشق بورزند .............. طولی نکشید که عشق نیز خاموش شد.

ناگهان کودکی وارد اتاق شد و سه شمع خاموش را دید، گفت: چرا شما خاموش شده‌اید، همه انتظار دارند که شما تا آخرین لحظه روشن بمانید ......... سپس شروع به گریستن کرد........... پــــــــس...شمع چهارم گفت: نگران نباش تا زمانیکه من وجود دارم ما می‌توانیم بقیه شمع‌ها را دوباره روشن کنیم، مـن امـــید هستم.

با چشمانی که از اشک و شوق می‌درخشید ..... کودک شمع امید را برداشت و بقیه شمع‌ها را روشن کرد.

نور امید هرگز نباید از زندگی شما محو شود ...



:: برچسب‌ها: امید ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
عشق
شنبه 25 خرداد 1392 ساعت 16:5 | بازدید : 476 | نوشته ‌شده به دست سعید | ( نظرات )

 

گفتند 


عیــــــنک سیـــــــــاهـــت را 


بــــردار دنـــــــــــیا پــر  از زیباییست!!!!


عیــــــــــــــــنک را برداشــــــــــــــــــــــتم....


وحــــــــشت کردم  از 


هـــــــــیاهـــوی رنـــگـــــــــــــها


عیــــــــــــــــــــــــــــــــنکم را بدهیــــــــــــــــد


میــــــــــــــخواهم به دنــــــــــــیای 


یکـــــــــــــرنـــــــــگم پناه بـــــــــــــــــرم.....



:: برچسب‌ها: عشق ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
مــــــرگ آرامـــــــــــــم کن
شنبه 25 خرداد 1392 ساعت 16:3 | بازدید : 399 | نوشته ‌شده به دست سعید | ( نظرات )

مــــــرگ آرامـــــــــــــم کن

 

چه سختس تو   دل  در  گــــروی  او  نــها نیو  او  دل  در گـــروی دیگری

 

چه سختس تو  خــــــــود  را  فدای  او  کـــنیو  او  خود  را  فــدای  دیگری

 

چه سختس تو  پـــــای   بــــــــــند  او  باشیو  او  پـــــا  به  پــــــای  دیگری

 

چه سختس تو  خـــــــود  را  از  او  بدانیو  او  خود  را  به دیگری  بـبخشد

 

چه سختس تو عمری  وفادار او  باشیو او  وفایت  را به پولی کثیف بفروشد

 

چه سختس تو  وجودت را  از او بدانیو او  وجودش  را  به  دیگری بسپارد

 

 

 

چه سختس  تو ۱ دهه خود را وقف  او  کنی  او خود  را به  روزی  وقف  دیگری

 

چه سختس  در چـشمت  بنگر د و  از  خیانــتش  بگوید  و  باز  تــو را ملامت کند

 

چه سختس به  دروغ  بگویی  به  همه  او  رفـت چون من وفای به عـهد نکردم ...

 

چه سختس به   دیگران  جای خالیش  را  با   خنده نشان دهی ولی  خون گریه کنی

 

چه سختس دلــــــــم  خونبهای  قلب  شکسته ام  را  تــا مــــــرگ  به رخـــــم بکشد

 

چه سختس  پایان   منـــو   عشقـــــو   وفایـــیم ... ای  دلم  عاشقیت  تا ابد تعطیل ...



:: برچسب‌ها: مــــــرگ ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تنهایی هایم
شنبه 25 خرداد 1392 ساعت 16:2 | بازدید : 469 | نوشته ‌شده به دست سعید | ( نظرات )

برای تو یی می نویسم...

 

برای  تویی  كه  تنهایی هایم پر از یاد توست...

 

برای   تویی  كه  قلبم منزلگه عـــشـــق توست ...

 

برای   تویی   كه  احسا سم از آن وجود نازنین توست ...

 

برای   تویی    كه  تمام هستی ام در عشق تو غرق شد...

 

 

برای  تویی   كه  چشمانم همیشه به راه تو دوخته است...

 

برای  تویی    كه  مـــــــــــــــــــــــــــــرا مجذوب قلب ناز

 

و احـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــساس پاك خود كردی...

 

برای  تو یی    که  هــــــــــــــــــــــــــــــرگز در کنارم نبودی

 

 و مــــــــــــــــــــــــــــن در پیلیه تـــــــــــــــــنهاییم تنیدم ...



:: برچسب‌ها: تنهایی هایم ,
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
فراموشی تــــــــــــــــو
شنبه 25 خرداد 1392 ساعت 16:2 | بازدید : 448 | نوشته ‌شده به دست سعید | ( نظرات )

دلتنـــــــــگی هایم که یکی دوتا نیست

 

بخواهی بشماری تا فرداها طول می کشد.!

 

تو که می دانی فردا برای من و تو دیگر نیست.

 

امــــــــــــــا دست از من و دلتنگی هایم بردار

 

مـــــیدانی با دلتنگیهایم  کاخی ساخته ام...!

 

 

دیوارش همه نورو..وفا..عشقو..ـصـــــــــــفا...
 

 چیزهایی که در تو و وجودت معنایی نداشت

 

اری حالا به خود میخندم که چه ساده بر نبودت

 

غصه میخوردمو زاری میکردم......افــسوس

 

ولی حالا در کاخ تنهاییم حاکم قلبم شــــده ام

 

حکمش را داده ام... فرامـــوشی تـــــــــــو



:: برچسب‌ها: فراموشی تــــــــــــــــو ,
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
افسوس از بی و فا یی
شنبه 25 خرداد 1392 ساعت 16:1 | بازدید : 503 | نوشته ‌شده به دست سعید | ( نظرات )

حالا که دست هایت چتر نمی شوند برایم

 

حالا که نگاهت ستاره نمی بارد در فراقم

 

حالا که خانه ات برای من و تو...ما شدن ندارد

 

حالا که مرا تنها  گذاشته ای در امتداد جادها

 

 

 

 

 از کاغذ  شعرهایم  اتاقی  می سازم  از غم

 

 تا  آوار تنهایی  بر سرت  نریزد  و  ویرانه ا ت نکند

 

 و آرامش خیالت ، ‌خیس اشک های بی امانم نشود

 

 افسوس این بود رسم عشقو ....

 

 این همه وفایت  که  دم  میزدی ؟؟؟



:: برچسب‌ها: افسوس از بی و فا یی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0